بازدید امروز : 150
بازدید دیروز : 61
شدیم از زمانه ز یاران خجل
ز گُلهایمان دیده باران خجل
حرم زخمی و شد کبوتر شهید
شدیم از کبوتر به قرآن خجل
در آغوش مادر از آن کودکی
که غلطیده در خون فراوان خجل
گرفتند چادر ز ناموس ما
شدیم از نگاه شهیدان خجل
سخن باز از چادر آمد میان
بیا تا بگیریم ز مادر نشان
به در ضربه با پای ننگین زدند
به گُل لطمه با دست سنگین زدند
و مادر توان را ز کف داده بود
ولی چادر از سر نیافتاده بود
به چادر ز نامحرمان رو گرفت
در آن دم که ضربت به بازو گرفت
گزیدهای از مداحی حاجصادق آهنگران
مراسم چهلم شهدای شاهچراغ
16 آذر 1401
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک